جاوید به ایران آمد و با هم به منزل ناصر حجازی رفتیم. خانوادهاش برای کنسرت رضا صادقی به سالن رفته بودند. حجازی گفت: مردم شرمندهم میکنند؛ من مریضم و نمیتوانم. نامه را که دید اشک در چشمانش جمع شده بود. غرور همیشگی تبدیل به بغض شد. چه شبی بود.
کد خبر: ۱۹۲۲۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۲۳